اهنگ خلوت بوسه هایده و معین با هوش مصنوعی
روانشناس انلاین
متن اهنگ خلوت بوسه هایده و معین با هوش مصنوعی
کمی مرا نگاه کن کمی مرا نگاه کن
که پر نیاز عطر تو چه عاشقانه می تکم
دوباره اشتباه کن دوباره اشتباه کن
که اتفاق عاشقی گناه نیست شاپرکم
در تو تمام می شود کلام آزادی من
چه عاشقانه می شود رویای پروانه شدن
بگو کدوم یاس سپید به خلوت بوسه رسید
بگو نگاه تو چه داشت که از شبم خواب پرید
که از شبم خواب پرید
طروات حضور تو سایه ی انتظار من
محبوبه ی شبم بیا بغض مرا قدم بزن
بغض مرا قدم بزن
کمی مرا نگاه کن کمی مرا نگاه کن
که پر نیاز عطر تو چه عاشقانه می تکم
بگو کدوم یاس سپید به خلوت بوسه رسید
بگو نگاه تو چه داشت که از شبم خواب پرید
که از شبم خواب پرید
در امتداد سایه ها تو می رسی به خواب من
من از تو تازه می شوم از روشنی حرفی بزن
از روشنی حرفی بزن
بسیار عالی بود ⚘️⚘️
سلام با عرض دوست داشتن ومحبتش که بین ما وجود دارد .به نام خداوند بزرگ و مهربان که آدمی را از خاک آفرید که به نام حضرت آدم و حوا را دراین جهان برای زیستن به آنها آموخت که چگونه برای دل دار بودن بکوشند تا ذات درونی آدمی به قشنگی عشق باشد خداوند از عزل اینگونه آفرید چون عشق پایدار است به بودن .چون عشق نباشد وفاداری کردن برای انسانیت سخت میشود عشق به معبود وفاداری ومحبتش به انسانیت می آموزد که چگونه دوست بداریم معشوقه خویش را به نام مهراوه خداوند متعال از نطفه‌ای چگونه آفرید فرشته کوچک در شکم مادری دست و پا میزند تا گشایش شود تا دیده خود را به این جهان هستی پای بگذارد از نجس ترین سلولهای بنیادی در رحم مادری فرشته کوچک به زیبایی شکوفه‌های بهاری به زیبایی سیب سرخ وحشی کوهای سبلان میسازد عشق این است که محبوب خود را در دل جای دهید تا آنگونه در دل حک شود انسان به انسانیت زنده وگرنه انسان نام انسانیت را از دست می‌دهد چون دلی بشکند نابود میشود انسانی محبوب در قلب علی است به نام مهراوه شریفی‌نیا که آنقدر بیقرار اوست به سپیده دم خورشیدی قسم که چنان کند سیاهی‌ها شب را بشکافد تا آبی لاجوردی آسمان روشن شود تا عزت پیدا کند این کره خاکی انسانها تا آن که در پشت کوهای دماوند پایین رود تا غروب عاشقانه بسازد تا روشنی هفت رنگ عشق بر صورتمان جلا دهد ای یاری دهنده عشق ای معشوقه من علی شکری منقاری همیشه تورا عاشقانه‌ای در درونم جای داده تا تا ابدیت با تو زندگانی کنم تا عشق مهری شود بر پیشانی مان در گذری روزگاران گذشته گنجشک کی در بالای درختی لانه داشت روزگار زندگانی میکرد تا اینکه به بهاری نزدیک شد برای لانه سازی و جفتی برای تولید نسل‌های آینده تا اینکه لانه سازی تمام شد برای جفت گنجشکی دیگر روزی در لانه خود دید ماری از زیر درخت بالا میآید وگنجشک ناراحت و ترس او را فرا گرفت در این میان از اینکه تخم‌های او توسط مار خورده نشود ناگهان باد شدید آمد تا مار از درخت افتاد و لانه گنجشک به زمین افتاد و تخمها شکست گنجشک در غم وقصه تا اینکه به دنیای دیگر رفتن از فرشته‌ای سوال کرد چرا خداوندی بزرگ حمایت نکرده تا اینکه بچه‌هایم از بین رفتن فرشته به خداوند بزرگ این سوال گنجشک را رساند خداوند بزرگ و بلند مرتبه گفت حواسم به همه چیز است ماری آمده به جان تو ای گنجشک تا تورا بخورد به باد دستور دادم بورزد تا مار از بالای درخت بیفتد و رفت تا لانه تو خراب وتخمهایت از بین رفتن نگذاشتم دل یارت بشکند باز میتوانی صاحب تخم شوی دل داری داری برای زندگانی این نظم نظام در دستان خداوند بزرگ است که از هر جنبنده‌ای از دلش خبر دارد برای این است ظلمی پایدار نمی ماند و همیشه حق بر باطل پیروز است .مونس من معذرت منو ببخش برای اینکه همیشه از دستم ناراحت میشوی به خداوند بزرگ به پیامبرانش وامامانش قسم از این نیست که دلی بشکنم علی وفادار توست مهراوه من به همان جانم که اگر لیاقت محبتت را داشته بااحساس قلبم در جای قلب توست ای گل رز قرمز و سفید من ای عاشقانه ترین نعمتی که خداوند بزرگ و مهربان در دل علی نهاد تا به زیبایی‌های تو خیره شوم دوست بدارم دل مهربانت ای معلم من ای آموزگار رنج کشیده من ای که عاشقانه ترین قلبت را نصیب علی کردی آموختی به درس عشق تا انتهای بی‌نهایت تو را دوست بدارم مونس علی مهراوه من به عشق خداوندی قسم به ایثارگری تا حد مرز برای تو آماده‌ام تا دوست بدارم خدایت را که این چنین عروسان های دلت ای مهر من در دل علی قرار داد تا در آسمانها قشنگ کهکشان وستارگان و شهاب سنگ ها تورا در دستانم بگیرم و باهم از لا به لای این ستارگان قشنگ گذر کنیم تا ببینیم این جهان هستی خداوند متعال را که چگونه این جلال و جبروت خود را اینگونه قشنگ ساخته.که بخارهای رنگی رنگی که رنگ‌های عاشقی است نظاره گر باشیم .عشق این است خداوند به انسانیت می‌بخشد که دوست بداریم دل دار خود را ای مهربان ترین مهر من ای طلای جاویدان من ای شکوفه‌های ابدیت من ای که نسل های به وجود آورنده من تا بماند تباری از دیار یاران که عاشقانه ترین نعمتی عشق را خدای مهربان به ما بخشید .دوست دار تو علی برات همیشه بیقرار .دوست بداریم ایران مان که سرزمین مادری مان هست که بهتر جان که همیشه حسینی وابولفظلی زندگانی کنیم که ایثار شأن همیشه تا ابد در دلها جای دارد چون شهیدان در راه حق و حقانیت بودن که آزادگی را به انسانیت آموختن که چگونه تسلیم ظلم نباشیم ودر راه حق ایثارگری کنیم که شهادت نسیب آدمی میشود که زنده هستن و روزی خداوند متعال و مهربان را می‌خورند.امین یا ربلعالمین.خدایا آنچنان کار کن تو خشنود باشی ما رستگار.امین .
دم عالی متعالی.
این دیگه چه … شعراییه نوشتی آقای علی علی شکری منقاری
حیفه این چند دقیقه تایمی که صرف خوندن این اراجیف و توهماتت کردم
مخصوصا با اون جمله بندیهای افتضاحت که خواستی ادای آدمای با معلومات رو دربیاری و اصلا نتونستی
هوش مصنوعی چه کرده .من کلا هوش مصنوعی گوش میدم
لذت نبردم چون صدای هایده شبیه پسر 14 ساله شده بود. آهنگسازی دلچشبی نبود
دقیقا
منم اصلا خوشم نیومد
مخصوصا صدای هایده رو خراب کردن
خیلی مسخره هشتش
اصلا جالب نیست چونه صدای هایده نیست
اصلأ خوشم نیومد صدای بانو و اسطوره صداهاید رو گند زدین بهش آخه کجای این تحریرا شبیه صدای بانو هایدس